نوشته شده توسط : مهگل فرشچی
سوالی که برای بسیاری از هنرجویان کیبورد پیش می آید این است که: برای یادگیری کیبورد باید از کجا شروع کرد؟هنرجویان بسیاری را می شناسم که بخاطر اطلاعات غلط و یا انتخاب غلط، سالهای زیادی را صرف نوازندگی کیبورد و یادگیری کیبورد ( ارگ) نموده اند اما از شیوه نوازندگی خود راضی نیستند و یا اینکه کلاً سرخورده شده اند و قید پیشرفت را زده اند و پذیرفته اند که در همین سطح باقی بمانند. مطلبی که زیاد دیده ایم و می بینیم این است که خیلی از افراد می پرسند که: برای یادگیری کیبورد باید چه کنیم؟ آیا باید با پیانو شروع کنیم؟ آیا درست است که کسی که پیانو می نوازد، کیبورد هم می تواند بنوازد؟ آیا کتاب Beyer برای یادگیری کیبورد مناسب است؟ این ذهنیت غلط که برای یادگیری کیبورد باید پیانو را آموخت را عمدتاً سه دسته از افراد می گویند:دسته اول افرادی هستند که در کل اطلاع کمی از موسیقی دارند و سازها را فقط در حد اسم و شکل می شناسند و از بحث های تخصصی بی اطلاعند (اگرچه اظهار نظرهای تخصصی می نمایند). این دسته از کارشناسان به لحاظ اینکه کیبورد و ارگ و پیانو به هم شبیهند و به این دلیل که پیانو معمولاً بزرگتر از کیبورد است تصور می کنند که پیانو کامل تر از کیبورد است و یادگیری پیانو باعث یادگیری کیبورد و ارگ و احتمالاً آکاردئون و... خواهد شد!!! دسته دوم پیانیست هایی هستند که کیبورد نواز نیستند و از تکنیکهای نوازندگی کیبورد و همچنین تفاوتهای نوازندگی پیانو و کیبورد بی اطلاعند و یا می دانند که تفاوتهایی هست اما به سبب تعصبی که با ساز خود دارند، آن را برتر از همه سازها می دانند. دسته سوم از کارشناسان نیز کسانی هستند که هم کیبورد و هم پیانو می نوازند اما در حقیقت هیچ یک را در سطح تخصصی نمی نوازند تا تفاوتهای این دو درک کنند. این دسته از نوازندگان پیانو را در حد پیانو عمومی و همچنین کیبورد را در حد مقدماتی و یا متوسطه می نوازند. این نظرات فقط در مورد ساز کیبورد نیست و بسیار دیده ایم که می گویند برای یادگیری گیتار الکتریک باید با گیتار کلاسیک شروع کرد!!! و یا برای یادگیری تار باید ابتدا سه تار را آموخت!!! و... این راهمایی های غلط می تواند آسیبهای جبران ناپذیری به یادگیری هنرجو وارد نماید و حتی ممکن است سرنوشت موسیقایی یک انسان علاقه مند و عاشق موسیقی را تغییر دهد. :: برچسبها: آموزشگاه موسیقی , :: بازدید از این مطلب : 8 نوشته شده توسط : مهگل فرشچی
MIDI چیست؟ MIDI چکار میکند؟ طریقۀ تبدیل فایل های MIDI ، طرز ساختن فایل MIDI و... اینها سوالاتی است که در این مقاله به آنها پاسخ خواهیم داد
برای برقراری ارتباط میان ساز و کامپیوتر به چه چیزهایی احتیاج است؟این موضوع کاملآ بستگی به کاری دارد که می خواهید انجام دهید. در این مطلب سعی می کنیم بطور خلاصه توضیح دهیم اگر بخواهید از کامپیوتر خود بعنوان یک Sequencer استفاده کنید به چه چیزهایی نیاز دارید. نکته مهمدر حالت استاندارد اطلاعات MIDI بر روی کانکتورهای دایره ای شکل و پنج پین (din) منتقل می شوند، اما امروزه بسیاری از کیبردها و دستگاههای موسیقی جدید دارای رابط USB هستند که بدون نیاز به پورت MIDI می توانید دستگاه خود را به کامپیوتر متصل کنید. کابل ارتباطیکابل های ارتباطی کامپیوتر به وسیله موسیقی معمولآ در طرف کامپیوتر دارای یک پورت و در طرف دیگر دارای دو پورت MIDI هستند. شما برای کار خود ممکن است به یکی از انواع کابلهای زیر احتیاج داشته باشید. عادی ترین نوع کابل MIDIUSB-MIDI : در این حالت کابلی می خواهید که از طرف کامپیوتر به پورت USB متصل شود و از طرف دیگر دارای پورتهای آشنای ۵ پین MIDI باشد. این آداپتور (یا همان کابل) را می توانید از فروشندگان لوازم و تجیهزات کامپیوتری خریداری کنید. برقراری ارتباططرفی که پورت USB دارد کاملآ مشخص است و نگرانی خاصی در متصل کردن کابل به آن وجود ندارد. اما در طرفی که دارای کانکتور ۵ پین است باید رعایت جهت اطلاعات ورودی و خروجی صورت بگیرید. به این معنا که از طرف کامپیوتر کانکتوری که با عنوان OUT مشخص شده باید به قسمت IN در وسیله موسیقی متصل شود و کانکتوری که با عنوان IN مشخص شده باید به قسمت OUT ساز متصل شود. نرم افزار کنترل وسیله موسیقینرم افزارهای کوچک و بزرگ زیادی وجود دارند که می توانید از آنها برای کنترل ساز خود استفاده کنید که در این میان می توان به CakeWalk ، Sonar ، Finale ، Ableton LIVE و … اشاره کرد که هریک مزایای خود را دارند. MIDI چیست؟Musical Instrument Digital Interface، رابطی است سخت افزاری ، نرم افزاری برای صحبت کردن نرم افزارهای موسیقی و دستگاههای موسیقی دیجیتال با یکدیگر. در واقع همانگونه که یک نوازنده موسیقی با نگاه کردن به نت موسیقی از روی علائم تشخیص می دهد کدام نتها را با چه حسی باید اجرا کند (که در واقع پیام آهنگساز را متوجه می شود)، لازم است زبان مشترکی وجود داشته باشد تا وسایل دیجتال موسیقی نیز بتوانند با یکدیگر در زمینه موسیقی تبادل اطلاعات کنند. MIDI چگونه کار می کند؟سناریو اصلی کار همان است که در پاراگراف قبل توضیح دادیم، در اینجا کمی بیشتر موضوع را بررسی می کنیم. MIDI Channelsاز مهمترین ویژگیهای MIDI آن است که می تواند در آن واحد پیامهای مختلفی را به سازهای مختلف و یا به یک واحد صوتی ارسال کند. از آنجایی که ذات این استاندارد تبادل اطلاعات بصورت سریال است، تمامی سازهایی که در زنجیره ارتباطی MIDI قرار دارند همه اطلاعات را دریافت می کنند، بنابراین تنها لازم است که هر یک تشخیص دهند که کدام بسته اطلاعاتی به آنها تعلق دارد تا به آن واکنش لازم را نشان دهند. روشن و خاموش کردن نت هاهنگام اجرای یک قطعه موسیقی توسط یک نرم افزار و چند ساز دیجیتال MIDI به احتمال بسیار زیاد بیشترین پیامی که نرم افزار به سازها ارسال می کند برای اجرای نت ها است. این پیامها Note On و Note Off نامیده می شوند. محدودیت در اجرای تغییراتاگر وارد برنامه ریزی جدی MIDI شده اید بد نیست بدانید تمام ماجولهای صوتی به تمام کنترلها پاسخ مثبت نمی دهند. به این دیگر ممکن است آنها برخی از پیامها تغییر کنترل را نپذیرند. :: برچسبها: آموزشگاه موسیقی , :: بازدید از این مطلب : 19 نوشته شده توسط : مهگل فرشچی
همان طور كه قبلاً نوشتم مشغول مقاله اي با عنوان"كنش جمعي كاربرد موسيقي در راديو" بودم. بالاخره كار تاحد بسياري به سرانجام رسيد، فقط ملاحظات مختصري دارد كه انشاءالله آماده چاپ شود. در حين اين مقاله اي گونه دريافتم كه مطالعه نظري موسيقي بسيار كم و اندك است لذا تقويت كاربري و كاربري صحيح موسيقي منوط به گسترش اين حوزه و البته برخي از ديگر امور ازجمله آموزش و... مي باشد. از اين جهت در اثناي آن مقاله مشغول تهيه مقاله ديگري شدم كه بيشتر مباني نظري جامعه شناسي و مردم شناسي موسيقي را شرح خواهد داد. بخش اعظمي از آن(حدود 100 صفحه) آماده شده است. بهتر ديدم بخش هايي از آن را براي اطلاع علاقمندان خصوصاً دانشجويان راديو و تهيه كنندگان و برنامه سازان راديو به اين شكل ارائه دهم. اميدوارم به تدريج برخي از اين نوشته ها را و سپس كل آن را همراه يكي دو مقاله كه در همين زمينه نوشته شده با عنوان احتمالي"جامعه شناسي، مردم شناسي موسيقي و راديو" بتوانم به چاپ برسانم. آن چه در زير مي خوانيد گزيده از همين كتاب آينده است. :: برچسبها: آموزشگاه موسیقی , :: بازدید از این مطلب : 8 نوشته شده توسط : مهگل فرشچی
رس واکنش بیولوژیکی بدن برای محافظت انسان از خطرات است اما برخی از ترسها ریشه در فرهنگ و اجتماع دارد که «ترس از صحنه» از جمله این گونه ترسهاست.پابلو کازالس۳، از بزرگترین نوازندگان ویولن سل در قرن بیستم، سال ۱۹۵۴ در مصاحبهای ترس از صحنه را اینگونه توصیف میکند: «هنوز اولین کنسرتم در بارسلونا را به خوبی به یاد دارم. همراه پدرم با تراموا به محل کنسرت میرفتم.به قدری نگران و پریشان بودم که ناگهان از جا پریده، فریاد زدم: «ابتدای قطعه را فراموش کردهام.» پدرم گفت: «آرام باش. همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت.
:: برچسبها: آموزشگاه موسیقی , :: بازدید از این مطلب : 22 نوشته شده توسط : مهگل فرشچی
یکی از سوالاتی که بیشتر هنرجویان در بدو آموزش موسیقی در ذهن دارند این است که یادگیری موسیقی از روی نت بهتر است یا به صورت گوشی و شنیداری؟ :: برچسبها: آموزشگاه موسیقی , :: بازدید از این مطلب : 28 نوشته شده توسط : مهگل فرشچی
ما از قدرت دیافراگم استفاده کرده و آن را به عنوان مرکز اپراتوری نفس گیری در آواز به کار می گیریم.
:: برچسبها: آموزشگاه موسیقی , :: بازدید از این مطلب : 17 نوشته شده توسط : مهگل فرشچی
اگر به شیوه اجرای نوازندگان بزرگ امروزیِ هارمونیکا* دقت کنیم، متوجه خواهیم شد که نوازندگی آن ها تفاوت عمده ای با نوازندگان قدیمی این ساز دارد. شاید نخستین چیزی که در نگاه اول در شیوه اجرای نوازندگان قدیمی به چشم آید، این باشد که آن ها در حین نوازندگی مرتباً از دست های خود برای ایجاد برخی از افکت های خاص استفاده می کنند. به عنوان مثال اگر به ویدیوی های موجود از نوازندگان بزرگی همچون «لری آدلر» (Larry Adler) و یا «تاملی رایلی» (Tommy Reilly) – که از جمله نوازندگی قدیمی هارمونیکای سبک کلاسیک به شمار می رود – نگاه کنیم، مشاهده خواهیم کرد که آن ها در بسیاری از قسمت های اجرای خود برای ایجاد برخی افکت ها، دائما در حال حرکت دادن دستان خود به شیوه ای خاص هستند.
اما اگر به شیوه نواختن نوازندگان بزرگ امروزی دقت کنیم، خواهیم دید که این افراد به ندرت از افکت های دست استفاده می کنند و دستان آن ها در طول زمان اجرا ثابت بوده و یا این که از آن ها برای نگه داشتن میکروفن استفاده می کنند. به عنوان مثال در تصویر زیر «ژان توتس تیلمانز» (jean toots thielemans) – نوازنده بزرگ هارمونیکای سبک جَز – را مشاهده می کنیم که از دستان خود برای نگه داشتن میکروفن استفاده می کند. در واقع استفاده یا عدم استفاده از افکت های دست را می توان یکی از تفاوت های عمده شیوه نوازندگی قدیمی با شیوه نوازندگی مدرن دانست.
به طور خلاصه افکت هایی که در نوازندگی هارمونیکا از طریق دست ایجاد می شوند را می توان به سه مورد زیر تقسیم کرد: Hand Tremolo: این افکت که به اشتباه از آن به عنوان «تکنیک ویبره» نیز یاد می شود حالتی است که از طریق حرکت دست نوازنده، نُت مورد نظر به صورت ترِمولو نواخته می شود. اما اغلب نوازنده ها به اشتباه به این افکت، لقب ویبراتو (Vibrato) را داده اند که این موضوع به هیچ عنوان با تعریف ویبراتو از لحاظ موسیقیایی هم خوانی ندارد. با وجود این که نوازنده با ایجاد افکتِ دست، موجب به وجود آمدن نوعی لرزش در نت می شود، اما این لرزش بایستی همراه با تغییر در زیر و بمیِ نت باشد تا بتوان آن را در قالب تعریف ویبراتو از لحاظ موسیقیایی جای داد؛ در صورتی که در زمان حرکت دستِ نوازنده، لرزش ایجاد شده در نت به هیچ عنوان موجب تغییر در زیر و بمی نت نمی شود و افکت حاصل شده تنها نت مزبور را به قسمت های کوچک تری از لحاظ ارزش زمانی تقسیم می کند و فرکانس نت مربوطه ثابت باقی می ماند که این موضوع با تعریف ترمولو در موسیقی متناسب است و نمی توان نام ویبراتو بر روی آن نهاد. اما چرا ترمولوی دست در نوازندگی مدرن نقش خیلی کم رنگ تری نسبت به نوازندگی قدیمی دارد؟ در واقع می توان این گونه اظهار داشت که افراد در شیوه نوازندگی مدرن به درک واقعی از ویبراتو دست یافته و آن را معنای واقعی اجرا می کنند. در حقیقت در شیوه نوازندگی مدرن، نوازنده به کمک اعضای داخلی بدن مانند عضلات حلق و حنجره، دیافراگم و یا زبان، لرزش یا نوسانی در نت ایجاد می کنند که این نوسان همراه با تغییر در زیر و بمی نت بوده و ویبراتو را به همان شکلی که در نوازندگی سازهایی مانند ویولن یا گیتار الکتریک شنیده ایم، اجرا می کنند. لازم به ذکر است که این موضوع ربطی به نوع هارمونیکاهای سولو نواز نداشته و هم در مورد نوازندگان هارمونیکای کروماتیک و هم در مورد نوازندگان هارمونیکای دیاتونیک صدق می کند. به عنوان مثال اگر به اجرای نوازنده بزرگ هارمونیکای کروماتیک «فرانز اشمل» (Franz Chmel) و یا به اجرای نوازنده بزرگ هارمونیکای دیاتونیک، «هاوارد لیوی» (Howard Levy) دقت کنیم، خواهیم دید که در حین نوازندگی به صورت مکرر و گسترده ای از تکنیک ویبراتو استفاده کرده و با این کار یکی از نیازهای اساسی یک اجرای اُرکسترال را – به ویژه در آموزشگاه موسیقی کلاسیک و جَز – برآورده می سازند. اما ویژگی های نوازندگی هارمونیکای مدرن به همین مورد ختم نشده و موارد بسیاری را می توان در این زمینه بر شمرد که از جمله آن ها می توان به استفاده مفیدتر و گسترده تری از آمباشور «پاکر» (Pucker) به جای شیوه قدیمی «تانگ بلاکینگ» (Tongue Blocking) اشاره کرد که توضیح در مورد این موضوع و اصطلاحات ذکر شده نیاز به نوشتاری جامع و تفصیلی دارد که در آینده بدان ها اشاره خواهم کرد. :: برچسبها: آموزشگاه موسیقی , :: بازدید از این مطلب : 19 نوشته شده توسط : مهگل فرشچی
بسیاری از دست اندرکاران موسیقی بخصوص آنها که دستی در آهنگسازی دارند، با بداهه نوازی میانه خوبی ندارند، حتی برخی بداهه نوازی را معادل باز کردن دهان و صحبت کردن بدون فکر و برنامه از پیش تعیین شده می دانند. اما اگر نگاه کوتاهی به تاریخ موسیقی بیندازیم به دفعات با ماجراهای خلق آثار ارزشمند موسیقی بصورت بداهه برخورد خواهیم کرد. در واقع اگر تنها به دو نکته توجه داشته باشیم، خواهیم دید که خلق آثار موسیقی بصورت بداهه نیز می تواند قابل احترام و یا حتی با ارزش تر از آثاری باشد که به روشهای آکادمیک خلق و تهیه شده اند. به این دو نکته توجه کنید: i – بداهه نواز دانش و توانایی های یک آهنگساز تمام عیار و حرفه ای را دارد. ii – بداهه نواز تمام مراحلی که آهنگساز معمولی باید بصورت آکادمیک در مدت زمان قابل ملاحظه ای طی کند تا به یک اثر هنری برسد را در ذهن خود می پروراند و در حین اجرای موسیقی طی کرده آنرا اجرا می کند. بـاخ – Johann Sebastian Bachباخ در زمان حیات شهرت چندانی در مقام آهنگساز نداشت و معمولا برچسب کهنگی سبک و از مد افتادگی به آثارش زده می شد. اما پس از یکصد سال با کشف آثار او و مشخص شدن ارزش هنری آنها، امروزه نه تنها او را بعنوان یک نابغه موسیقی می شناسند بلکه نام او بعنوان بزرگترین بداهه نواز اروپا شهرت جهانی دارد. در تاریخ موسیقی آمده است که زمانی یکی از نوازندگان مشهور ارگ اهل کشور فرانسه برای مقابله با باخ به شهر آمده بود. اما او به محض شنیدن صدای ساز او از دور دست، هنگامی که تنها در حال گرم کردن خود برای مسابقه بود، بدون آنکه وارد کلیسا شود با قطار بعدی شهر را ترک کرد. مهارت بداهه نوازی باخ، نقطه قوت آموزش هایش بود، او معمولا به منظور اینکه به شاگردانش معنای فی البداهه ساختن را به صورت عملی نشان دهد، معروف ترین آثارش را در چند نسخه متفاوت می نوشت و از شاگردانش می خواست که آنها را اجرا نماید. (از همین جا می توان به این نکته پی برد که بداهه نواز معمولا طرحی از موسیقی مورد نظر خود را در ذهن دارد و به هنگام اجرای آنرا بگونه ای متفاوت – از زوایای مختلف – می نوازد.) موتزارت – Wolfgang Amadeus Mozartحتی اگر تاریخ موسیقی را مطالعه نکنیم و تنها به تماشای فیلم Amadeus – با قبول مستند بودن – بسنده کنیم، بدون شک متوجه محبوبیت موتزارت بر خلاف باخ، در دوران زندگی اش خواهیم شد. اما موتزارت نیز در ابتدا در در مقام یک بداهه نواز، کسی که به سرعت می تواند ایده های موسیقی را پرورش داده و اجرا کند به شهرت رسید و بعدها با بزرگ تر شدن و پختگی در مقام آهنگساز و احیاناً نوازنده پیانو به شهرت رسید. در قسمتی از زندگی موتزارت می خوانیم روزی قرار بر این بود که او به همراه کلمنتی (Muzio Clementi) در یک مسابقه نوازندگی پیانو در مقابل پاپ به نوازندگی بپردازند و جالب اینجا بود که قسمت انتهایی مسابقه، اجرای هم زمان بداهه نوازی توسط دو موسیقیدان مشهور زمانه بود. بتهوون – Ludwig van Beethovenبتهوون نیز همانند موتزرات در ابتدا بخصوص در وین شهرت آهنگسازی نداشت، اما در همان ایام بعنوان یک بداهه نواز بی مانند مورد تحسین قرار می گرفت. در واقع پس از گذشت ده سال کامل از محبوبیت او به عنوان یک بداهه نوازی برجسته در شهر وین، آوازه نبوغ او در موسیقی و آهنگسازی به تدریج به گوش جهانیان رسید. این هنرمند برجسته تا آخر عمر بسیاری از کارهای بزرگ خود را با بداهه نوازی تهیه کرد. یکی از بزرگترین آرزوهای بتهوون ملاقات با موتزارت و شاگردی او بود ولی همانطور که می دانید متاسفانه این دو تنها یک بار در یک مهمانی با یکدیگر روبرو شدند و بتهوون از این تنها فرصت دیدار موتزارت استفاده کرد و از او خواست تا نت هایی برای بداهه نوازی در اختیارش قرار دهد. در همین زمان هنگامی که بتهوون به نوازندگی مشغول بود، موتزارت به همکارش توماس اتوود (Thomas Attwood آهنگساز و نوازنده ارگ انگلیسی) تاکید کرد “شهرت این جوان روزی زبانزد خاص و عام خواهد شد” . شوبرت – Franz Schubertعلاقه بیش از حد شوبرت به آواز و موسیقی با کلام باعث شده بود که او نیز ابتدا بعنوان یک بداهه نواز ماهر پیانو در موسیقی مطرح شود. حتی در تاریخ می خوانیم که او بسیاری از اوقات در کافه ها و مراکز تجمع مردم به نواختن پیانو می پرداخت و آثاری که بتدریج در زمره کارهای او در آمدند را در همین ایام بصورت بداهه تجربه کرده بود. شوپن – Fredric Chopinشواهد زیادی در دست است که شوپن نیز بیشتر قطعات خود را بصورت بداهه و پشت ساز تنظیم نموده است، هر چند او به دلیل خصوصیات اخلاقی و روحی که داشت کمتر در جمع به بداهه نوازی می پرداخت و تنها در حضور دوستان و نزدیکان دست به اینکار می زد. لیست – Franz Lisztلیست به خوشگذارنی و تفریح بیش از حد مشهور بود و مشخصه بزرگ کنسرتهای او در این بود که در انتهای آنها با استفاده از تم های موسیقی های اجرا شده اقدام به بداهه نوازی می کرد. حتی هنگامی که برای اجرا به شهری دعوت می شد به سالن های موسیقی شهر می رفت تا با موسیقی آنها آشنا شود و بتواند به هنگام بداهه نوازی از تم های آشنای آنها استفاده کند. برامس – Johannes Brahmsبرامس در زمان کودکی از نوازندگی پیانو در رستوران ها مخارج زندگی خود را تامین می کرد. او این توانایی را داشت تا قطعات مشهوری را که در مکانهای مختلف وین می شنود بصورت بداهه اجرا کند و به همین علت نوازندگی او بسیار مورد توجه مخاطبین قرار داشت. شهرت برامس هنگامی آغاز شد که شومان (Robert Schumann) در یکی از اجراهای سونات ویولن بتهوون که توسط برامس اجرا می شد، شرکت نمود. در آن اجرا به دلیل کوک نبودن پیانو، برامس برای اینکه بتواند با ویولن هم نوازی کند مجبور شد قطعه مورد نظر را در کلید دیگری بنوازد! (از مهمترین توانایی یک بداهه نواز تمام عیار اجرای قطعه بر روی هر کلیدی است.) دبوسی – Claude Debussyدبوسی بداهه نوازی را عمده مهارت هنری خود می شمرد و بارها اظهار کرده بود که کلیه خلاقیت هایش از طریق شنیداری صورت پذیرفته است. این نکته به خوبی در نحوه آرایش ملودی ها و استفاده از آکوردها در کارهای منتشر شده دبوسی مشهود است. او هموراه معتقد بود با عشقی که به صدای پرطنین دارد اجازه می دهد بداهه نوازی اجرای او را به جلو ببرد. نتیجه گیریدر هر صورت با مطالعه تاریخ موسیقی و کنار هم قرار دادن قرائن، بنظر می رسد که می توان به این نتیجه رسید که نحوه خلق آثار موسیقی در گذشته بر خلاف امروز که بیشتر بر پایه روشها و مدلهای آکادمیک است بیشتر بر پایه بداهه نوازی استوار بوده است. تنها نکته ای که جای تاسف دارد آن است که در آن دوران امکان ضبط این بداهه نوازی ها تا مدتها وجود نداشته و تنها راه ماندگار کردن آنها، گردآوری این قطعات بصورت نت موسیقی بوده است. متاسفانه آنچه امروز باعث شده تا قبول کردن این موضوع یعنی خلق آثار هنری بصورت بداهه نزد ما دشوار باشد، چیزی جز نفوذ تفکر مهندسی و سعی در ساختاردادن به نحوه خلق آثار هنری نبوده است. راه دور چرا برویم؛ لحظه ای به تاریخ موسیقی دستگاهی ایرانی توجه کنید، آیا هیچ فکر کرده اید که چرا هنوز پایه و اساس این سبک موسیقی ایرانی بر بداهه نوازی استوار است؟ بسیاری از کسانی که نمی خواهند بداهه نوازی کنند بیشتر بیم آنرا دارند هنگام اجرا نت غلطی را بزنند که بد صدا باشد و یا چنانچه با یک گروه مینوازند از این موضوع میترسند که از هارمونی گروه عقب یا جلو بیفتند. به این نکات توجه کنید:– در موسیقی Jazz اصلا” نگران زدن نت اشتباه نباید بود چون شما به محض اینکه احساس کردید نتی را اشتباه زدید با نیم پرده بالا یا پایین رفتن بدون شک میتونید حداقل به نتهای هفتم یا نهم یا سیزدهم و… هارمونی لحظه ای خواهید رسید. – جدای از این موضوع اگر به کارهای افرادی مانند تلونیوس مانک (Thelonious Monk) گوش کرده باشید، متوجه خواهید شد که چنانچه کاربرد صحیح نت ها را بیاموزیم می توان به جرات گفت که اصلآ نت فالش (false) معنی ندارد و همه نتها در هر گامی قابل اجرا هستند. – برای احتیاط بیشتر اگر در بداهه نوازی خیلی تجربه ندارید، سعی کنید شروع ها و فرودهای ملودیهای شما روی نت های اول، سوم، پنجم یا هفتم گام باشد، همین کافی است تا ملودی بداهه شما حداقل بد صدا نباشد. – اگر حس کردید که از هارمونی عقب افتادید یا احیانا” جلوتر هستید باز نگران نباشید چون معولا” هارمونی در سیکلهای ۴ یا ۸ یا ۱۲ یا ۱۶ میزانی تکرار می شود. لذا دست پاچه نشوید و با رعایت نکته پاراگراف بالا ادامه بدید تا به اول Progression برسید. – تا اینجا شما مطمئن هستید که ملودی که میزنید بد صدا نیست خب این کافی نیست باید خوش صدا هم باشد. یک نکته مهم در خوش صدا بودن ملودی که هیچ ربطی به به خلاقیت ندارد، علاقه مردم به تکرار در موسیقی است. مردم دوست دارند یک جمله موسیقی را بیش از یکبار بشنوند پس هرگز سعی نکنید دائمآ ملودی های جدید اجرا کنید چون در پایان کار حتی یک ثانیه از موسیقی شما در ذهن هیچکس بجا نخواهد ماند. – بالای ۸۰ درصد ملودی های موسیقی Jazz روی نتهای چنگ استوار شده است و اغلب کسانی که بداهه نوازی Jazz میکنند با این نتها حرکت میکنند تا روی یک نت مناسب فرود بیایند. پس سعی نکنید از بزرگان Jazz بزرگتر باشید بنابراین به همین نتهای چنگ قانع باشید و تمرینهای خود را با این نتها انجام بدید تا با تسلط بتوانید از آنها استفاده کنید. در پایان بدانید که هیچ چیز به اندازه گوش کردن به موسیقی Jazz و تمرین همزمان هنگامی که موسیقی در حال پخش است نمیتواند قوه بداهه نوازی شما را پرورش دهد. :: برچسبها: آموزشگاه موسیقی , آموزشگاه , موسیقی , آموزشگاه موسیقی پارسه , :: بازدید از این مطلب : 36 |
|
آرشیو مطالب آخرین مطالب پیوند های روزانه مطالب تصادفی مطالب پربازدید چت باکس
تبادل لینک هوشمند پشتیبانی LoxBlog.Com
|